‘وقت ندارم’ یعنی مشغول کارهای دیگهای هستم که بنظرم مهمترن.
پس موضوع اولویته، نه وقت.
اگه میخواید نتیجه بگیرید …
یادگیری زبان انگلیسی باید یه اولویت باشه، نه یه فعالیت جنبی.
در این پست از بلاگ خانوم میم با چند تا راهکار عملی آشنا میشید تا بتونید یادگیری زبان انگلیسی رو تو زندگی شلوغتون بگنجونید.
وقت من کجاست؟
زمانتون رو مانیتور کنید.
همه ما ۲۴ ساعت در شبانه روز و ۱۶۸ ساعت در هفته داریم.
کسایی که خروجی بیشتری دارن یا Productiveتر هستن، وقت – و احتمالا خودشون – رو بهتر مدیریت میکنن.
پس اول باید ببینید زمانتون چطوری داره صرف میشه؛ این کار مانیتور کردن یا نظارت کردن زمانه.
برای حداقل یک هفته، زمانبندی کاراتون رو – بدون دستکاری – ثبت کنید.
کارهایی که در هر ساعت انجام دادید رو، روی نوت گوشی یا یه فایل اکسل یا حتی یه برگه کاغذ یادداشت کنید.
اگه در طول روز انقدر مشغول بودم که یادم رفت چی؟
از تایمر گوشیتون استفاده کنید تا هر یکساعت، ثبت فعالیتهاتون رو بهتون یادآوری کنه.
هر چقدر هم پرمشغله باشید برای چند ثانیه یادداشت کردن وقت دارید.
انجام که شد تکرار رو بزنید تا یکساعت بعدی.
درست مثل اسنوز کردن آلارم اول صبح.
آخر هفته، یادداشتهاتون رو تحلیل کنید و ببینید وقتتون صرف چه کارایی شده؟
- کجاها دوست داشتید بهتر از وقتتون استفاده میکردید؟
- چه تغییراتی باید ایجاد کنید تا زمان مفید بیشتری داشته باشید؟
- کدوم زمانها رو میشه برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کرد؟
حالا که فهمیدید زمانتون کجاس، وقتشه براش برنامهریزی کنید.
هدفهاتون رو اسمارت کنید.
برای زمانهایی که پیدا کردید، هدف اسمارت تعریف کنید.
اینکه من میخوام زبان انگلیسیم رو تقویت کنم … اسمارت نیست!
- هدف باید مشخص باشه؛ یعنی به جای اینکه تصمیم بگیرید زبانتون رو تقویت کنید، روی یک مهارت مشخص کار کنید.
مثلا روی روون شدن مکالمه یا speaking تون.
- هدف باید قابل اندازهگیری باشه؛ یا حداقل بشه میزان پیشرفت رو باهاش سنجید.
مثلا میخواید مکثهاتون رو موقع معرفی خود، به نصف برسونید.
- هدف باید عملی باشه؛ یعنی بشه به چند تا قدم یا مرحله قابل انجام خردش کرد.
مثلا برای نصف کردن تعداد مکثهاتون باید:
- جملاتی که میخواید درباره خودتون بگید رو آماده کنید.
- تعداد مکثهاتون رو در یک دقیقه معرفی خودتون بشمرید.
- برای پر کردن این جاهای خالی گپ فیلر [Gap Filler] یاد بگیرید؛ مثل خب، مثلا، یعنی، در واقع …
- جملاتتون رو چندین بار تمرین کنید تا مکثهاتون به نصف تعداد اولیهاش برسه.
- هدف باید واقعبینانه باشه؛ یعنی با منابعی که در دسترس شماست تناسب داشته باشه.
مثلا اگه در سطح مبتدی هستید، واقعبینانه نیست که بخواید یک دقیقه بدون مکث درباره خودتون حرف بزنید.
- هدف باید زمانبندیشده باشه؛ یعنی معلوم باشه کی قراره بهش برسید.
مثلا تصمیم میگیرید برای نصف کردن تعداد مکثهاتون ۱ ساعت وقت بذارید.
آیلتس میخوام، اینو چطوری اسمارت کنم؟
سنگ بزرگ علامت نزدنه.
این سنگ بزرگ رو باید بشکنید تا بشه بلندش کرد، مثلا:
- نمره من ۵.۵ شده ولی باید آیلتس آکادمیک نمره ۷ بگیرم. (Specific & Measurable)
- باید کتاب فلان رو بخونم و انقدر جلسه تقویت مکالمه داشته باشم. (Actionable)
- با داشتن شغل تمام وقت، … ماه طول میکشه بهش برسم. (Realistic & Time-bound)
بیبرنامگی، قاتل انگیزه است!
با وقت کم و بدون برنامه انقدر گیج و مضطرب میشید که بالاخره زبان رو ول میکنید، چون …
ما آدما از چیزی که احساس بدی بهمون میده دوری میکنیم.
پس اینکه بدونید چیو چجوری بخونید، خیلی مهمه.
اگه چند وقته زبان رو رها کردید و نمیدونید از کجا شروع کنید، میتونید خودتون رو تعیین سطح کنید و از مطالب خودآموز متناسب با سطح خودتون شروع کنید.
سرمایهگذاری کنید تا رها نکنید.
همونطور که در پست راهنمای شروع به یادگیری زبان انگلیسی گفتیم، زبانآموزها به دو دلیل جا میزنن:
- عدم پیشرفت
- احساس عدم پیشرفت
پس اینکه پیشرفت محسوس داشته باشید، ادامه مسیر رو تا حدی ضمانت میکنه؛ چون میبینید اینهمه راه اومدید و حیفه ولش کنید.
اگه منابعمون – وقت و پول و انرژی و اعصاب و احساسات و … – رو برای چیزی صرف کنیم، سختتر رهاش میکنیم.
درست مثل وقتی که باشگاه ثبتنام میکنیم، بیشتر به رژیم و ورزشمون متعهدیم؛ تا وقتی همینطوری میگیم من از شنبه، دیگه میخام هر روز برم پیاده روی!
در یادگیری زبان انگلیسی هم بهتره، شکلی از Formal Learning رو مثل آموزشگاه، کلاس خصوصی یا حتی برنامه یادگیری داشته باشید.
چون نظارت و تعهد بیرونی، الزامآوره.
هدفهاتون رو جلو چشمتون نگه دارید.
همه ما زندگی یا حداقل ذهن شلوغی داریم؛ این باعث میشه گاهی اولویتها تو ذهنمون کمرنگ یا جابهجا بشن.
اینکه در طول هفته قراره به چه هدفهایی برسید، باید در دیدرس باشه.
برنامههاتون رو پوستر کنید یا با استیکی نوت [Sticky Note] به در و دیوار و آینه و یخچال بزنید!
یا بذارید تصویر پسزمینه کامپیوترتون باشه.
وقت مرده رو زنده کنید.
زمان مرده یعنی وقتی مشغول کاری هستید که نیاز به ذهن آزاد نداره؛ مثل ظرف شستن یا تو ترافیک موندن!
مثلا من وقتی دارم آشپزی یا نظافت میکنم، فرصت دارم به ویدیوها و پادکستهای مورد علاقم گوش کنم.
البته دقت کنید که از زمانهای مرده بهتره برای مرور و تکرار استفاده بشه تا جذب مطالب جدید.
مثلا میتونید:
- با لغاتی که تازه یاد گرفتید، فلش کارت بسازید.
- یادداشتهاتون رو مرور کنید.
- هایلایتهای کتابتون رو بخونید.
- آدیوها و ویدیوهای درسهاتون رو ببینید یا بشنوید.
با اخبار انگلیسی زبانم خوب میشه؟
دانش و تجربه من در یادگیری و آموزش زبان میگه، اینکار نمیتونه خیلی تاثیرگذار باشه، به سه دلیل:
- اول اینکه یادگیری زبان در بزرگسالان یک فرآیند آگاهانه است، نه نیمههشیار و اتوماتیک.
- دوم اینکه محتوای نامتناسب با سطح و اهداف یادگیری شما، موثر نیست و دلسردتون میکنه.
- سوم اینکه انگلیسی اخبار با انگلیسی روزمره متفاوته، پس اگه چیزیام یاد بگیرید، خیلی بکارتون نمیاد.
البته اگه سطح زبان شما آپر و بالاتر هست، قضیه فرق میکنه.
از وقتکُشها دوری کنید.
تعریف عملیاتی وقتکش عبارتست از:
فرد، چیز یا موقعیتی که باعث میشه به اندازهای که براش وقت میذاریم فایدهای نداشته باشه؛ این میتونه …
- دوستایی باشن که …
- جمعها و برنامهها و موقعیتهایی باشن که …
- تلویزیون و اپهایی باشن که …
وقتکشها رو شناسایی و به مرور حذف یا کمرنگشون کنید.
من خیلی خستم و اصلا انگیزه شروع ندارم … چیکار کنم؟
استراحت!
خودتون رو روبات فرض نکنید.
قبل از هر شروعی فرصت بدید ذهن و بدنتون ریفرش (refresh) بشه.
این استراحت باید طوری باشه که از روزمرگی – موقتا – دورتون کنه و اجازه بده نگاه وسیعتری پیدا کنید:
- پارک یا کوه رفتن
- مدیتیشن و ریلکسیشن
- حرف زدن با آدمای پرتلاش و موفق
- دیدن ویدیوهای انگیزشی
- سفر دو سه روزه
و اما بهترین توصیهای که میشه برای هر زبانآموزی داشت … .
با انگلیسی زندگی کنید.
انگلیسی بخونید، بشنوید و فکر کنید!
اینطوری نیاز ندارید برای یادگیری وقت پیدا کنید، چون بخشی از زندگیتون شده.
من هنوز هم خودم رو یه زبانآموز میدونم؛ اما دیگه برام گنجوندن زبان تو برنامم دغدغه نیست؛ چون همهجوره دارم باهاش زندگی میکنم.
حتما میگید خب تو کارت اینه …
نه، دلیلش این نیست، من خیلی وقته که:
- کتابهای انگلیسی میخونم.
- وبلاگهای انگلیسی رو دنبال میکنم.
- ویدیوهای انگلیسی تو یوتوب تماشا میکنم.
- درباره هرچیزی کنجکاو میشم به زبان انگلیسی سرچش میکنم.
- فیلم و سریال رو هم به زبان انگلیسی میبینیم.
این چیزیه که باعث شده زبان انگلیسی من در حدی باشه که امروز هست.
من زبان انگلیسی رو نمیخونم … زندگی میکنم.
من که زبانم انقدر خوب نیست …
اگه هنوز در سطحی نیستید که بتونید بیشتر چیزایی که میخونید یا میشنوید رو متوجه بشید، با موضوعات جالب، ذهن کاوشگر و خلاقتون رو فعال کنید.
جذابیت یا اضطرار موضوع باعث میشه دنبال معنی کلمات و جملات بگردید و یا اونها رو حدس بزنید.
یادگیری اینطوری اتفاق میوفته: وقتی درگیر [engaged] هستید.
چه موضوعیه که دوست دارید دربارش بیشتر بدونید؟
پیدایش کره زمین؟
بافتن پتوی سیسمونی؟
پرورش آووکادو رو پشتبوم؟
فرق نظریه مارکس و مکسول؟
علائق و کنجکاویهاتون رو برای بهتر شدن زبان انگلیسیتون اهرم کنید.
واقعیتسنجی کنید.
مخصوصا وقتی ناامید میشید.
تکنولوژی و اینترنت ما رو کمطاقت نکرده؟
تا حدودی.
بعضی از زبانآموزا با چند هفته انگلیسی خوندن از خودشون توقع دارن دیگه اشتباه نکنن.
اگه نتیجهای که از خودتون انتظار دارید با تلاشتون منطبق نیست …
یا تلاشتون رو بیشتر کنید، یا واقعبینیتون رو.
اگه خیلی وقته از زبان انگلیسی دور بودید، پست از کجا شروع کنم رو حتما ببینید.
_________ نوبت شماست _________
شما چطور با وقت کم، زبان یاد میگیرید؟
تجربهها و نظراتتون رو با بقیه در میون بگذارید.
سلام…
مطالعه اين پست براى من بسيار مفيد بود. در متن به نكاتى اشاره شده بود كه من رو به ادامه خواندن زبان انگلیسی ترغيب كرد.
فریبای عزیز سلام،
خوشحالم که این پست براتون مفید بوده.
ممنون از بازخورد خوبتون.
سنگ بزرگ علامت نزدنه!
دقیقا برای همیشه همینطور بوده و هر چقدر که کوچیک تر و ریزتر کردم هدف رو، بیشتر بهش نزدیک شدم. خیلی ممنون از همچین پست مفید و کاربردی که به ما کمک میکنه در طول راه گیج نشیم و زود خودمون رو پیدا کنیم.
برای مدیریت زمان یک سری اپلیکیشن هم هستن مثل Forest یا تکنیک پومودرو که میگه بیست و پنج دقیقه درس و پنج دقیقه استراحت که میتونه موثر باشه .
سارای عزیز، سلام
ممنون از اینکه تجربهات رو به اشتراک گذاشتی.
اگه بتونی اطلاعات بیشتری درباره این تکنیکها و یا اپلیکیشنها داری، خوشحال میشم که اینجا باهامون در میون بگذاری.?
قشنگ بود , و مخصوصا اسمارت برای یادگیری زبان رو بهش فکر نکرده بودم ممنون که گفتین.
سلام،
ممنون از اینکه نظرتون رو به اشتراک گذاشتید.
mamnoun az rahnamaeitun, kheili mofid bud.
specially time killers :)
ممنون از بازخورد خوبتون :)
درود بر شما
نظرات شما واقعاً برای من عالی بود .
سپاس
گلی عزیز
خوشحالم پست براتون مفید بوده :)
سلام. بسیار عالی و مفید بود.
سلام، ممنون از بازخورد خوبتون :)
سلام خوبین ؟
شرمنده ما الان از کجا شروع کنیم؟
شاغلم هستم اما ارتباطم با دنیای بیرون در حد صفر شده چون واقعا زبان بلد نیستم نمیدونم واقعا باید چی کار کنم
سلام، از کتاب Oxford Word Skills مبتدی شروع کنید.
عالی بود
ممنونم
برنامه anki
ازش میشه تو یاد گیری زبان استفاده کرد
روی همه سیستم عامل ها نصب میشه
یه نکته خوبی که میتونم بگم روند یاد گیری داره مرور هارو روزانه هفته ای ماهانه تقسیم میکنه که فراموشی به حد اقل برسه
نرم افزار قدیمی هست و خیلی ها استفاده کردن نرم افزار های جدید تری هم هست ولی این چون خیلی بیشتر استفاده شده اطلاعات بیشتری دربارش هست