مخاطب این پست کسایی هستن که چندین بار شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردن، چندین بار هم ولش کردن!

همینطور کسایی که سالهاست در سطح خیلی مبتدی موندن.

اگه می‌خواید دوباره شروع به یادگیری زبان انگلیسی کنید، این پست کمکتون میکنه مثل دفعه‌های قبل نیمه کاره رهاش نکنید.

 

قدم اول : برنامه‌ریزی کنید

شروع به یادگیری زبان انگلیسی از این شروع نمیشه که کدوم صفحه از چه کتابی رو باید بخونید.

بلکه باید به چند تا سوال اساسی جواب بدید، پس:‌

یه برگه کاغذ بردارید.

برید یه جای دنج مثلا یه گوشه اتاق، بالکنی، پارکی، کافی‌شاپی … .

اگه یه موزیک ملایم هم باشه که عالیه!

جواب این سوالات رو پیدا کنید.

کاربرگ قابل پرینتش رو از اینجا دانلود کنید.

 

سوال اول: خودِآرمانی انگلیسی-زبان (Ideal L2 Self) من چه شکلیه؟

وقتی زبانتون خیلی خوب بشه، چه کارایی رو می‌تونید انجام بدید؟

یا وقتی که واقعا یک زبان‌آموز ایده‌آل یا آرمانی بشید، چطوری می‌شید؟

مثلا لهجه‌تون خیلی خفن میشه!؟

با نیتیوها یا انگلیسی‌زبان‌ها مثه بلبل حرف می‌زنین؟!

نمره ۸ تو آیلتس میگیرید؟

فیلم انگلیسی بدون زیرنویس می‌بینم؟

یا تو یه کشور خارجی راحت از پس کارای روزمره‌ مثله سفارش غذا و .. برمیاید؟

هر تصویری که از خودِ آرمانی‌تون در زبان انگلیسی داشته باشید، مسیر متفاوتی رو پیش روتون باز کنه.

اما اگه ندونید کجا می‌خواید برید، چطوری می‌خواید برسید …

 

سوال دوم: چرا تا الان این ‘خودِ آرمانی’ نشدم؟

به دفعه‌های قبلی‌ای که زبان می‌خوندید فکر کنید … .

چی شد که رهاش کردید؟

اگه بتونین این سوال رو جواب بدید علت تلاشهای بی‌نتیجه‌‌تون رو در یادگیری زبان انگلیسی متوجه می‌شید.

همینطور موفق‌ میشید جلوی اینکه یه بار دیگه به همون دلایل، زبان خوندن رو ول کنین بگیرین.

از خودتون بپرسین:

چرا تا حالا به خودِ ایدآلم در زبان انگلیسی نرسیدم؟

چراهاتون رو با لحن دوستانه و محترمانه بپرسید و خودتون رو سرزنش نکنین.

در این نشست با خودتون قرار نیست بازجویی بشین؛ هدف فقط شناسایی موقعیت‌هاییه که ممکنه دوباره جلوی پیشرفتتون رو بگیره.

یه لیست دربیارید از تمام دفعاتی که شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردید و رهاش کردید یا موفق نبودید.

دلایلشون رو هم مشخص کنین.

لیست یه زبان‌آموز در این مرحله این شکلی شد:

خود آرمانی در یادگیری زبان انگلیسی

بعدش برای هر وقفه یا تلاش ناتمام حداقل یک راه‌حل یا روش جایگزین پیشنهاد بدید.

یعنی کاری که اگه انجامش می‌دادید الان خودِ آرمانیِ زبان انگلیسی‌تون بودین. مثلا اینطوری:

 

سوال سوم: این دفعه که شروع کنم به چی احتیاج دارم؟

منابع لازم برای یک شروع پرقدرت و موفق معمولا ایناست:

  • زمانبندی بهینه یادگیری‌ (ساعتها و روزایی که تمرکر و کارایی بالاتری دارین)
  • ترجیحات یادگیری (خودآموزی، تدریس خصوصی یا کلاس گروهی؟)
  • منابع متناسب با سطح‌تون (وقتم رو با چه محتواهایی تلف نکنم و رو چی زمان بذارم؟)

 

سوال چهارم: موقعیت‌های پرخطر چیا هستن؟

مهمترین دلایلی که باعث میشه یادگیری زبان انگلیسی رو رها کنید:

  • عدم پیشرفت
  • احساس عدم پیشرفت

هست؛ که به دلایل مختلف اتفاق میوفته. مثلا عدم پیشرفت ممکنه بخاطر:

  • استفاده از روش یا منابع غیراستاندارد
  • مطالعه ناکافی

باشه؛ اما احساس عدم پیشرفت که بیشتر یه تجربه ذهنیه تا یک واقعیت بیرونی، ممکنه بخاطر:

  • کمال‌گرایی یا Perfectionism
  • باورهای منفی
  • انتظارات غیرواقع‌بینانه

باشه. مثلا ممکنه آزمون پیشرفت شما نشون بده که دارید جلو میرید، اما خودتون فکر کنید دارید درجا میزنید!

 

قدم دوم : آماده بشید

شروع به یادگیری زبان انگلیسی بعد از مدت طولانی، می‌تونه ترسناک باشه.

ممکنه با خودتون بگین با روزی یکی دو ساعت خوندن که نمیشه اینهمهههههه رو یاد گرفت.

برای همین باید از قبل شرایط رو برای یک مسیر نسبتا طولانی آماده کنید. این چند مورد رو حتما مد نظر داشته باشید:

  • مدیریت باورهای منفی
  • بالا نگه داشتن انگیزه و اشتیاق
  • پیدا کردن ساعات پربازده
  • جلب حمایت اطرافیان

 

مدیریت باورهای منفی 

ذهنتون رو از عبارات خودتخریبی‌ که جز دلسردی هیچ اثری بر یادگیری شما ندارن دور کنین:

من خیلی خنگم … یاد نمی‌گیرم!

من اصن استعداد زبانم خوب نیس.

کلا من کشش یادگیری ندارم.

حافظه من در حد ماهیه!

عزت‌نفس بالا و خودپنداره مثبت تعریفی هست که بیشتر پژوهش‌ها از “زبان‌آموز خوب” ارائه دادن.

البته قرار نیست هر روز جلوی آینه وایسین و بخودتون تلقین کنین: من می‌تونم … من باهوشم .. .

ولی قرارم نیست الکی خودتون رو مایوس کنید.

 

 داشتن انگیزه و اشتیاق

اگه منتظرید موتورتون روشن شه تا شروع به یادگیری زبان انگلیسی کنین … اون موقعیت ممکنه هیچوقت پیش نیاد.

خودتون باید ایجادش کنین.

البته بی‌انگیزگی می‌تونه با شلوغ‌پلوغی ذهن و اطرافمون رابطه داشته باشه.

هم میز مطالعه و اتاقتون رو برای شروع مرتب کنین و هم فکراتون رو.

ممکنه دغدغه‌هایی داشته باشین که الان برطرف نمی‌شن اما پشت‌پرده ذهنتون مدام رژه برن.

اما نمیشه جریان زندگی رو متوقف کرد تا همه چی درست بشه و شرایط ایده‌آل پیش بیاد.

زمان‌هایی رو که به یادگیری زبان اختصاص دادید رو از هر خیالپردازی و مکالمه ذهنی دور نگه دارین.

هر جا دیدین افکارتون پخش‌و‌پلا شدن، دوباره هدایتشون کنین به کاری دارین انجام میدین.

ایجاد انگیزه و اشتیاق برای یادگیری زبان انگلیسی

همینطور، چیزایی که معمولا حس‌وحال درس و یادگیری رو در شما زنده می کنن تهیه کنین.

مثلا لوازم تحریر جذاب و هیجان‌انگیز برای خودتون بگیرین که هر وقت می‌بیندشون دلتون بخواد شروع کنین به زبان خوندن.

 

 پیدا کردن ساعات پربازده

ساعتای مفید و بدرد بخور رو در طول روز یا هفته پیدا کنین.

آدم صبح یا Morning Person هستین؟

در شروع روز انرژی و انگیزه و تمرکزتون زیاده و تا چندین ساعت بازدهی خوبی برای یادگیری دارین؟

یا اینکه صبحها با غرولند بیدار میشین و تا وسط روز خیلی رو مود نیستین ولی از عصر به بعد حسابی می‌ترکونین؟ (Evening Person)

استراحتتون چطوریه؟

ازون مدل آدمایی هستین که اگه شروع کردین باید چند ساعت پشت هم بخونین و به یه جایی برسونیدش؟

یا اینکه هر یه ساعت، چهل دقیقه باید یه استراحتی به خودتون بدین؟

یکی دو هفته رو آزمایشی جلو برید و ببینید با چه زمانبندی‌ای بهتر یاد می‌گیرید.

 

 جلب حمایت اطرافیان

به خونواده و دوستاتون بگید که قراره ـ خیلی جدی ـ شروع به یادگیری زبان انگلیسی کنید.

اگه دور و بری‌هاتون، برنامه‌تون رو بدونن، توقعاتشون برای همراهی شما در برنامه‌هاشون تا حدودی تنظیم ‌میشه.

اگه بدونن مصمم هستین بهتر همکاری می‌کنن تا اینکه مثل یه نقشه سری عملیش کنین.

 

قدم سوم : برید جلو!

بجز خودپنداره مثبت، ویژگی دیگه‌ای هست که در وجود زبان‌آموزهای موفق کشف شده!

فرض کنید جمله‌ای رو با وجود دونستن معنی بیشتر کلماتش نمی‌فهمید.

در این شرایط بعضیا استرس می‌گیرن و می‌خوان ترجمه فارسی دقیق همه کلمات رو بدونن وگرنه عصبی می‌شن.

اما تحقیقات نشون داده ‘مواجهه موثر با موقعیت‌های مبهم’ یکی از عوامل موفقیت در یادگیری زبانه.

اینکه در یادگیری زبان دوم بتونید با موقعیت‌های مبهم کنار بیاید، بهش Ambiguity Tolerance یا تحمل ابهام گفته می‌شه و در آدمهای مختلف متفاوته.

زبان‌آموزایی که زود کلافه می‌شن احتمال بیشتری داره، یادگیری رو رها کنن.

استرس شروع به یادگیری زبان انگلیسی

 

کُندسازهای یادگیری

عواملی که پیشرفت شما رو موذیانه‌ کند می‌کنن رو بشناسین و اونها رو به حداقل برسونین.

فرض کنین دارین طبق برنامه‌، زبان می‌خونین.

یه کلمه‌ای رو می بینید که معنیش نمی‌دونین.

موبایلتون رو برمی‌دارین و از اپلیکیشن‌های دیکشنری معنی کلمه رو پیدا کنین.

یهو یه پیام رو گوشیتون میاد و حس می‌کنین باید همون موقع جواب بدین.

کنجکاو می‌شید که تو اینستا چه خبره می‌بینید که چند تا از رفقا، پنجشنبه شب مهمونی بودن و شما رو هم دعوت نکردن!

قسمت کامنتا رو باز کنید که ببینین که دیگه کیا رفتن اون مهمونیو که می‌زنه فلانی استارتد اِ لایو ویدیو!!!

حالا فلانی چه رخداد هیجان‌انگیزی رو داره لایو می‌گیره که … .

تا به‌خودتون میاید می‌بینید زمان رفته … حس و حالتون رو هم با خودش برده و شما می‌مونید و یه حس بد که اَه .. قرار بود امروز تا فلان‌جا بخونمااا …

شبکه‌‌های اجتماعی و کلا موبایل در یادگیری زبان انگلیسی، حکم تیغ دو لبه رو دارن:

  • از یه طرف یادگیری رو تسهیل می‌کنن.
  • و از طرف دیگه بطرز خطرناکی، وقتتون رو تلف کنن.

موقعی که زمان با کیفیت دارید می‌گذارید برای زبان خوندن، گوشیتون رو روی حالت پرواز یا Flight Mode بگذارید.

بیشتر اپلیکیشن‌های دیکشنری در حالت آفلاین و فلایت مُد هم کار می‌کنن.

یا اگه فکر می‌کنین وسوسه می‌شین، گوشیتون رو از خودتون دور کنید.

بجاش از روش سنتی برای پیدا کردن لغات استفاده کنین: کتاب دیکشنری!

 

پی‌نوشت: اونچه در مورد موبایل گفته شد شامل حال تبلت و لپ‌تاپ و … هم می‌شه!

 

 تُندسازهای یادگیری

بعضی چیزا بازدهی یادگیری رو بالا می‌برن مثل تنفس هوای آزاد، نوشیدن قهوه – که هر دو اکسیژن بیشتری رو به مغز می‌رسونن – و یادداشت‌برداری و خیلی چیزای دیگه.

بعضی انواع موسیقی هم می‌‌تونه با بهبود خلق، باعث کوتاه شدن زمان انجام تکلیف و افزایش کیفیت کار بشه که در مجموع می‌تونه بازدهی [Productivity] رو بالا ببره. [منبع

پیشنهاد من برای تمرکز حین کار و مطالعه، این موزیک در یوتوب و این یکی در ساوند کلاود هست.

تُندساز دیگه‌ای که می‌تونه بهتون روحیه بده اینه که فهرست هدفها یا بلوکهای یادگیریتون رو خلاصه‌وار بصورت یه پوستر تهیه کنید و بزنید جلوی چشم!

مثلا اگه برنامه سی‌روزه برای تموم کردن یه کتاب دارین، می‌تونین تقویمش رو روی دیوار یا روی دسکتاپ کامپیوترتون داشته باشید.

به موازات پیشرفتتون جلوی هر روز یا هر بلوک یه تیک بزنید؛ حس خوب تیک‌زدن بعد از اتمام رو هم که حتما تجربه کردین.?

 

بازیگونگی و تنوع

برای شروع به یادگیری زبان انگلیسی، زیادی خشک و جدی نباشین!

اگه قبلا با محتوای کتابایی مثه ۵۰۴ خودتونو خسته‌تون کردین، اینبار تنوع بدین.

ضمنا مجبور نیستین خودتونو ببندین تو خونه.

محل مطالعه‌تون رو عوض کنین، درخت که نیستین!

می‌تونین بعضی موقع‌ها از خونه بزنین بیرون و پارک و کتابخونه یا حتی کافه‌های دنج رو برای یادگیری زبان انگلیسی انتخاب کنین.

 

واقع‌بینی

برنامه‌تون رو با شرایط بهینه ـ و نه ایدآل پیش ‌ببرید.

واقع‌بینی یعنی اینکه قبول کنین هیچی صد در صد طبق انتظارات ما‌ پیش نمیره.

صفر و یک نباشید: یا باید بکوب بخونم یا اصن ولش کنم!

اگه انعطاف بخرج بدید، برنامه‌تون می‌تونه با وجود افت و خیز‌هاش، پیوسته‌ پیش بره.

وقتی شرایطی پیش میاد که نمی‌تونین به هدف‌گذاری اون روز یا اون هفته برسین، در اولین فرصت جبرانش کنید.

 

تعهد

خودتونو گول نزنین و برنامه امروز رو به بعد موکول نکنین!

دیسیپلین یعنی با خودتون مهربون اما قاطع باشین!

حالا اشکال نداره … فردا می‌خونم.
عیب نداره … آخر هفته می‌خونم.

و اینا … نداریم!

برنامه امروز مال امروزه و برنامه فردا مال فردا.

خوبیه کلاس رفتن یا راهنما داشتن اینه که نمیذاره وقتتون رو تلف کنین و از برنامه‌تون عقب بیوفتین.

اگه در شروع به یادگیری زبان انگلیسی جدی و مصمم هستین، اجازه ندین دلایلی که گفته شد مانع از پیشرفت‌تون بشه.

یادتون باشه پیوستگی در فرایند یادگیری زبان انگلیسی خیلی اهمیت داره.

اگه سرتون خیلی شلوغه، پست وقت ندارم زبان انگلیسی یاد بگیرم رو حتما ببینید.

 

_________ نوبت شماست _________

شما چطوری با تنبلی یا بی انگیزگی مبارزه می‌کنید؟

تجربه‌هاتون رو در قسمت نظرات با زبان‌آموزای دیگه در میون بگذارید.