داستان سکسی یا فانتزی جنسی، یعنی خیالپردازی درباره موقعیت‌هایی که ماهیت جنسی ندارن ولی دوست داریم تو سکس تجربه‌شون کنیم.
در واقع، شلاق و فلک و کفش و لباس و درد و تحقیر … ماهیتا سکسی نیستن.
بلکه برای کسی که بهشون معنای جنسی داده باشه، تحریک‌کننده میشن.
مثلا یه برس موی معمولی برای کسی که تو بچگی باهاش تنبیه بدنی میشده، می‌تونه تحریک‌کننده و جذاب بشه.
چون وسیله‌ای بوده برای گذروندن زمان با کیفیت با والدین!
در واقع، ذهن بین یک موقعیت یا وسیله، با ارضای یک نیاز، همایندی یا association برقرار کرده.
چون تنبیه بدنی عمیق‌ترین صمیمیتی بوده که فرد در روابط اولیه تجربه کرده.
در نتیجه، چیزی که بطور نمادین یا سمبولیک همون جنس دوست داشته شدن، توجه، مراقبت و صمیمیت رو تداعی کنه، وارد اتاق خواب میشه.
پس فانتزی‌های جنسی شاه‌راهی به مسائل حل نشده و نیازهای بی‌پاسخ ما هستن.
ویدیوی این پست رو در صفحه اینستاگرام و یا کانال یوتوب خانوم میم ببینید و یا پادکستش رو در کست‌باکس گوش کنید.
داستان‌های سکسی رایج
رابطه ارباب و برده
هر شکلی از رابطه جنسی که با خشونت و کنترل و تحقیر همراه باشه، با عنوان کلی BDSM (بی.دی.اس.ام) شناخته میشه: مثلا فلک، اسپنک (Spanking) یا ضربه زدن به باسن و یا سادیسم و مازوخیسم که شکل‌های افراطی زد و بندن!
همه علائق جنسی ما تحت‌تاثیر روابط اولیه ما در کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرن.
برای اینکه بتونید این دو تا رو به هم ربط بدید، باید بدونید اصلا تنبیه بدنی چه معنایی رو در ذهن بچه ایجاد میکنه:
من کتکت میزنم چون میخام خوب تربیت بشی، بخاطر خودت و آیندته. پس ببین چقدر برام مهمی و دوستت دارم!
و بچه یاد می‌گیره که کتک و داد و فحش و توهین و … یه جور ابراز محبت، توجه و مراقبته.
در واقع، وقتی شیوه غالب توجه و مراقبتی که فرد، تو بچگی می‌گرفته کتک و توهین بوده باشه، همین میشه شکل قابل قبول و خوشایند رابطه در بزرگسالی.
بالاخره هر توجهی بهتر از بی‌توجهیه!
اینطوریه که یه سری آدما تا وقتی دوست یا همسرشون خوب رفتار میکنه، بند نمیشن تو رابطه یا حتی خیانت میکنن.
اما وقتی شروع میکنه به بدرفتاری، عاشقش میشن.
چرا کتک، داستان سکسی میشه؟
تا حالا پدر و مادری رو دیدید که وقتی داره بچه‌اشو تنبیه میکنه همزمان غذا رو هم بزنه یا به اون یکی بچه‌اش دیکته بگه!؟
نه. در واقع، موقع کتک و داد و فحش، بچه توجه کامل و بی‌چون و چرای [Undivided attention] والد یا مراقب رو داره.
چیزی که هیچوقت، هیچ‌جای دیگه ازشون نمی‌گیره.
نه با رفتار خوب، نه با نمره بیست و نه با خوش‌ادبی!
اصولا پدر و مادرهایی که تنبیه‌گرن، توجه مثبت کافی به بچه‌هاشون نمیدن.
یعنی وقتی بچه بی‌دردسره، دیده نمیشه، اما وقتی خرابکاری میکنه حسابی خدمتش میرسن.
در نهایت بچه به این نتیجه میرسه که تنبیه = توجه و دوست داشتن و مراقبته.
و همین رو در روابط بزرگسالی جستجو میکنه.
چون این تنها شکلیه که می‌تونه به دیگری نزدیک بشه.
احساس مهم و باارزش بودن کنه یا بده.
مراقبت و توجه کنه یا بگیره.
پس با فلک و کتک و کنترل می‌تونه به شریک جنسی‌‌اش عشق‌ورزی کنه.
چون این تنها شکلی از صمیمیته که تجربه کرده.
مثل بچه‌های یکی دو ساله که وقتی یه نوپای دیگه رو می‌بینن، پستونکشونو درمیارن میکنن تو دهنش که باهاش دوست بشن.
چرا سکس خشن جذابه؟
اگه الان برید در یه خونه یه نفر و بزنید زیر گوشش، اونم باهاتون دست به یقه میشه و انتهای این سناریو دادگاه و دادگاه‌کشیه.
اما کسی که مثل شما علاقمند به تجربه خشونته رو ببرید تو خلوت دو نفره‌تون، پیامدی نداره.
بنابراین، نیاز به ابراز یا تجربه خشم، کنترل، تسلط یا تحقیر می‌تونه – به شکل جایگزین و کم هزینه – در روابط جنسی ما برآورده بشه.
اما بعضیا سرسختانه معتقدن، سکس خشن طبیعیه و همه دوست دارن.
در حالیکه، خشونت و سکس نه تنها اهداف متضادی دارن، بلکه با دو مکانیزم فیزیولوژیک معکوس کنترل و هدایت میشن:
تحریک جنسی باعث کاهش خشم میشه و خشم میل جنسی رو سرکوب میکنه.
شاهدش هم زوج‌هایی هستن که بعد از چندین سال زندگی با خشم فروخورده، با شکایت ازدواج بی سکس [Sexless Marriage] به کلینیک‌های زوج درمانی مراجعه میکنن.
ضمنا اگه نمی‌دونید تو ۳۰ ثانیه کلیدی خشم چه کارایی میشه کرد، پست پرنده‌های خشمگین رو ببینید.
رابطه معکوس بین خشم و سکس، ارزش تکاملی داره و به بقای گونه انسان کمک کرده.
فکر کنید وقتی انسان اولیه وقتی میرفته شکار یا یه ببر گرسنه بهش حمله می‌کرده، تحریک میشده!
پس چرا بعضیا وقتی عصبی‌ان دوس دارن سکس کنن؟
یکی دیگه از کارکردهای سکس اینه که با کاهش تنش و استرس، خلق و روحیه رو بهتر میکنه.
البته در نظر داشته باشید که ماهیت شیمیایی استرس و خشم در بدن متفاوته.
استرس، از جنس تجربه‌ایه که مثلا در پایان یه روز شلوغ و پرکار دارید، وقتی هیچی اونطور که می‌خواستین پیش نرفته.
و خشم، می‌تونه واکنش شما به رفتار دیگران باشه که معمولا با پرخاش کلامی و رفتاری مستقیم و یا غیر مستقیم همراهه.
سکس گروپ یا گروهی
در فرهنگ مدرن، رابطه جنسی دسته جمعی به سکس پارتی‌ای گفته میشه که در اون ۵ نفر و یا بیشتر وارد رابطه جنسی آزاد با هم میشن.
تاریخ اما، اورجی رو چیزی بیش از سکس گروهی تو مهمونی و رو مواد معرفی میکنه.
در یونان باستان، اورجی [Orgy] نوعی مراسم فرقه‌ای و مذهبی بوده که بشکل خصوصی و برای رسیدن به یگانگی [Union] برگزار میشده و سکس و مواد فقط وسیله‌ای برای این تجربه بودن.
فیلم Eyes Wide Shut سکس گروپ و اورجی هست به روایت تصویر!
برای اینکه بفهمید آیا فرمول ‘همه راضی، گور بابای ناراضی’ درباره سکس چند نفره صدق میکنه یا نه، پست تریسام رو ببینید.
داستان سکسی مامان
داستان سکس با مادر یا سکس خواهر برادری و کلا سکس با خانواده، فانتزی مشمئزکننده اما نسبتا رایجیه.
Incest یا رابطه جنسی با خانواده درجه ۱ یعنی با مادر، پدر، خواهر، برادر و نوه و پدربزرگ و مادربزرگ بطور رسمی در راهنمای تشخیصی-آماری روانپزشکی به عنوان اختلال جنسی معرفی شده.
رابطه جنسی با خانواده نه تنها به لحاظ قانونی و فرهنگی مطروده، از نظر زیست‌شناختی هم قابل توجیه نیست.
بچه‌های حاصل از رابطه جنسی با همخون‌ها، بخاطر نزدیکی ژنتیک والدین، دچار مشکلات زیادی میشن و ممکنه حتی زنده نمونن. [منبع]
یکی دیگه از دلایل نادر بودن رابطه جنسی با خانواده، اثر وسترمارک [Westermarck Effect] هست.
طبق این فرضیه، کسایی که چند سال اول زندگیشون رو با هم گذروندن، نسبت به جاذبه جنسی همدیگه حساسیت‌شون رو از دست میدن.
این فرضیه در چندین مطالعه هم تایید شده. [منبع]
جالبه بدونید که در سایر حیوانات و حتی گیاهان هم مکانیزم‌های فیزیولوژیک ضد incest وجود داره.
سکس با معلم و منشی
جذابیت سکس معلم و منشی برمی‌گرده به عدم توازن قدرتی که در فضای کار و تحصیل بوجود میاد.
اصولا داستان سکسی در محیط کار و مدرسه و دانشگاه و مطب و شرکت و … بیشتر به قدرت ربط داره تا هر چیز دیگه.
که البته تداعی کننده رابطه با پدر و مادر تو خونه است.
مثلا معلم یه نفره ولی یه عالمه شاگرد داره.
اون بالاست و به همه تسلط داره.
همه دوستش دارن،
یا ازش می‌ترسن،
یا براش احترام قائلن،
بهرحال مرکز توجهه.
و اگه شما بین همه، اون کسی باشید که تونسته انقدری نزدیک بشه که باهاش رابطه جنسی برقرار کنه، امتیاز بزرگی محسوب میشه.
فانتزی سکس با منشی هم ماهیت نسبتا مشابهی داره.
کلا نیاز به تجربه کنترل و تسلط و در شکل افراطیش بی.دی.اس.ام [BDSM] تداعی تجربه درد و درماندگی و کنترل در رابطه با والدین و مراقبین اولیه است.
زورگویی و قلدری پدر و مادر، نقش غالب و مغلوب رو برای بچه‌ها در روابط بزرگسالی جذاب میکنه و باعث میشه نیاز به اعمال قدرت و یا ابراز خشم و تحقیر، تِم اصلی روابط بزرگسالی اونها بشه:
چه در رختخواب و چه بیرونش.
این ویدیو، تحلیل روانپویشی زندگی فردی هست که شدیدا به فانتزی رابطه با زن‌‌های شوهردار و تحقیر و آزار اونها علاقه‌منده.
فانتزی جنسی اختلاله؟
فکر کنید هر از گاهی یه بوی عجیبی تو خونه‌تون میاد که نمی‌دونید چیه.
با این بو می‌خابید.
پا میشید.
و زندگی می‌کنید.
بو هست،
ناخوشاینده،
مزاحمه،
ولی زندگی‌تونو مختل نکرده.
فقط هر‌ازگاهی توجه‌تون رو جلب میکنه.
یه روز تصمیم می‌گیرید ببینید این بو از کجا میاد.
بالاخره انقدر می‌گردید که منشا بو رو از آشغال پاشغالایی که تو زیرزمین خونه نگه داشتید پیدا می‌کنید.
تازه می‌فهمید چرا هر چقدر سمپاشی می‌کردید، بازم خونتون سوسک داشت و هیچ اسپری خوشبو کننده‌ای هم این بو رو از بین نمی‌برد.
داستان سکسی شما، همون بوی عجیبیه که شاید زندگی‌‌تون رو مختل نکرده باشه، اما مشکلات دیگه‌ای بوجود آورده که – ظاهرا – ربطی به اون بو نداره:
روابطی که در اتاق خواب، خوانواده، با دوستها و همکاراتون، صمیمی، خوشایند یا پایدار نیستن.
با همه چیزایی که گفته شد، میشه به این نتیجه رسید که یا همه فانتزی‌ها بیمارگونه‌ان و یا همه‌شون عادی‌ان.
چون همگی، مسیر انحرافی برای تامین نیازهای اولیه‌ای‌ان که در جای خودشون برآورده نشدن.
البته عادی با طبیعی متفاوته:
عادی یا نُرمال یعنی چیزی که اکثریت افراد هستن، دارن یا تجربه میکنن.
طبیعی یعنی چیزی که بدن برای بودن، داشتن و تجربه‌اش ساخته شده.
در معنویت سکس تا وقتی طبیعیه که در بدن باشه، وقتی راهش رو به ذهن باز میکنه، غیرطبیعی میشه.
فانتزی جنسیم رو به طرفم بگم؟
اینکه درباره خیالپردازی‌‌های جنسی‌ای که دوست دارید در واقعیت تجربه کنید، با شریک جنسی‌تون حرف بزنید یا نه، به خیلی چیزا بستگی داره:
شریک‌تون رو چقدر می‌شناسید؟
چقدر ماجراجویی‌های جنسی رو پذیراست؟
خط قرمزهاش چیاست؟
درد، تحقیر، رها کردن، عدم کنترل؟
خودش چه‌جور فانتزی‌های جنسی‌ای داره؟
اصلا تا حالا درباره‌شون با هم حرف زدین؟
شاید شما نیازهای مشابه داشته باشید نه مکمل.
مثلا هر دو بخایید درد بدید.
نه اینکه یکی درد بده و یکی درد بکشه.
رابطه‌تون تو چه مرحله‌ایه؟
جایی هست که بهم بگید:
‘من انقدر گوشه و کنار شخصیت تو رو کاویدم که تو رو در یک سناریوی جنسی خلاصه نمی‌کنم.’
ولی اگه هنوز همدیگه رو خوب نمی‌شناسید ممکنه رابطه‌تون رو تحت‌تاثیر قرار بده.
موضوع، طول رابطه نیست، عمق شناخت و کیفیت اعتماده که اهمیت داره.
مثلا ممکنه با دیدن پستوی ذهن شما ازتون بترسه و نگران خودش بشه و یا شما رو آدم خطرناکی بدونه؟
تغییر و تخریب این رابطه چقدر براتون قابل تحمله؟
اگه این پست براتون جالب بود، ممکنه بخواید درباره این موضوعات هم بیشتر بدونید:
تعدد رابطه جنسی : تنوع‌طلبی یا اختلال؟
تریسام: واقعیت عریان سکس سه نفره
شوگر ددی و چیزایی که باید درباره‌اش بدونید
ماری جوانا و چیزایی که باید قبل از مصرفش بدونید
مجیک ماشروم و چیزایی که باید درباره‌اش بدونید
برای اطلاع از پست‌های جدید صفحه اینستاگرام خانوم میم رو دنبال کنید.
_________ نوبت شماست _________
تجربه و دیدگاه شما می‌تونه به دیگران کمک کنه تصمیمات بهتری بگیرن :)
ثبت ديدگاه