قشم برای چند سال بالای لیستم مونده بود و هر دفعه یه چیزی میشد.
سفر من جمعه ۱۲ دی تا سهشنبه ۱۶ دی ۹۹ بود.
تو این پست سعی کردم علاوه بر تجربهام راجعبه جاهای دیدنی قشم و هرمز و هنگام، اقامتگاههای قشم، رفتوآمد در جزیره، غذاهای قشم و خرید و … درباره چیزایی که برای همیشه تو حافظه سلولیم میمونه هم باهاتون حرف بزنم.
کلیپ سفر رو اینجا ببینید.
▪️ هتلهای قشم
اقامتگاه بومگردی ساحل فردیس انتخاب اولم بود:
از شهر دور و به جاذبهها نزدیک.
و در یک قدمی ساحل.
اما همون شب اول فهمیدم معماری کپری فقط از بیرون گیراست.
و اینکه بعضی جاها میتونن با مهموننوازی نامحدود، سرویسدهی محدودی داشته باشن.
جمعه عصر که رسیدم کلی از بومیها تو ساحل بودن و سرو صدا … .
تو، دلگیر بود و بیرون باد میومد.
تاکسی اینترنتی نبود.
تاکسی تلفنی دور بود گرون.
و این شد که نرسیده برای برگشتن به تمدن مصمم شدم.
اول رفتم اقامتگاه خالو پرویز تو شهر طبل.
قشنگ بود ولی شلوغ.
رفتم پلاژ سیمین قشم.
عین هتل زشتای شمال بود!
آخر رفتم هتل ایران زمین که در مرز شهر قشم ساخته شده بود.
یه جای تر و تمیز، با قیمت مناسب و ساحل خلوت.
این عکس به نظر میاد ادیت شده، ولی نشده.
نتیجه اخلاقی: دسترسی به وسیله نقلیه و رستوران و … تو جزیره قشم خیلی مهمتر از چیزیه که فکر میکنید.
جاهای دیدنی قشم از شهر و امکانات خیلی دورن و هزینه رفتوآمد بالاست.
اگه اولویتتون اینه که خرید کنید، تو شهر قشم جا بگیرید.
اگه میخواید ریلکس کنید و جاهای دیدنی رو ببینید، تو بافت روستایی اقامت کنید.
اگه میخواید هر دو تا رو داشته باشید، دو جا رو برای اقامت در نظر بگیرید – یکی دو روز تو شهر باشید، یکی دو روزم تو بافت روستایی.
▪️ جاهای دیدنی قشم
قشم رو بدون هرمز و هنگام نمیشه دید.
هر کدوم جاذبههای خودشون رو دارن.
تنگه چاهکوه
جذاب و دور.
با ابهت و عمیق.
و تو همون عمق انقد آدم جمع میشه که … .
صبح زود برید، قبل از اینکه شلوغ بشه.
اونجا میتونه شروع یا پایان خیلی چیزا باشه.
دره تندیس های قشم
ژئوسایت تندیسها محصول یه سری اتفاقات زمینشناختی و فرسایشیه که شکلهای عجیب غریبی به کوهها داده.
برای من اما، برهوت و خاک و بادش خلسه محض بود.
این حسو تو دره خاموشان یزد هم داشتم.
انگار یه چیزی میشونتت همونجا.
جنگلهای حرا
احساس میکنم اگه جای دیگهای جنگل حرا داشته باشه نمیرم!
آخه معجزه طبیعتگردی به سکوت و تنهایی عمیقشه … حداقل برای من.
چیزی که تو قشم خیلی تجربه نکردم.
چون یا با ملوان بودم، یا با راننده یا همسفرای قایق یا بقیه مسافرای جزیره.
قلعه پرتغالیها
خاک خرابه از بچگی منو میگرفت.
یکشنبه صبح رفتم که هیچکس نبود.
نگهبانم ازم ورودی نگرفت : )
پارک زیتون قشم
نخلهای خیلی خوشگلی داره برای عکاسی، مخصوصا موقع غروب.
جزیره هرمز
اگه میخواید برید جزیره رنگیپنگی هرمز باید صبح زود بیدار شید و قبل از ۷ اسکله ذاکری باشید.
قایقهای تندرو ساعت ۷ و ۱۴ حرکت دارن.
ساعت ۲ که بیمعنیه، مگه اینکه بخواید کمپ کنید یا خونه بگیرید.
وقتی وارد جزیره میشید کلی سهچرخه با رانندههای مشتاق ازتون استقبال میکنن.
تو هند و تایلند و … بهشون توک توک میگن.
راننده این سه چرخهها بومیهای هرمزیان و همه دیدنیهای جزیره رو بهتون نشون میدن.
با موزیک بینالمللی البته!
از اونجایی که همه مسافرا با هم از قایق تندرو پیاده میشن و تقریبا همه سه چرخه سوار میشن و تقریبا همه همین مسیر دور جزیره رو میرن و تقریبا همزمان به جاهای دیدنی میرسن … چیز زیادی از آرامش جزیره رو تجربه نمیکنید.
مگه تو ساحل سرخ و ساحل نقرهای.
اونجاست که میفهمی راسته که میگن خاک جنوب دامنگیره.
جزیره هنگام
وقتی میرسید به اسکله، دیدن دلفینای سرتقِ هنگام، براتون میشه یه موضوع حیثیتی.
چون از همون اول بهتون میگن که همه چیز به شانس خودتون بستگی داره!
نداره اما شما برای حفظ حیثیتتون بین ۸ تا ۹ اسکله کنَدالو باشید.
چون اول صبح دریا خلوتتره و دلفینا بیشتر احتمال داره بیان سطح آب.
و اینکه نزدیک ظهر باد بیشتره – عامل دیگهای که باعث میشه دلفینا خودشونو نشون ندن.
و آکواریوم هنگام … یه گوشهای از دریا، پر ماهیای رنگی و سرحال.
توقف تو جزیره حدود نیم ساعته.
فقط فرصت میکنید تو قهوهخونه بومی اونجا صوبونه بخورید و بازار سنتی هنگام رو ببینید.
نتیجه اخلاقی: قرار نیست همه جاهای دیدنی برای شما هم دیدنی باشه!
با در نظر گرفتن ترجیحات و سلایق خودتون، چند جا رو انتخاب کنید تا از انرژی، زمان و پولتون به بهترین شکل استفاده کرده باشید.
تاکسی در قشم
رفت و آمد تو جزیره قشم بزرگترین چالش من بود.
مسافتها طولانی …
هزینهها بالا …
جادهها برهوت و خستهکننده …
جاهای دیدنی قشم بین ۲۰ تا ۵۰ کیلومتر از شهر فاصله دارن و نسبتا پراکندهان.
میتونید به ۱۸۱۱ یا ۱۸۳۲ زنگ بزنید یا تاکسی اینترنتی بگیرید.
من برای داخلی فقط اسنپ میگرفتم چون راحتتر و ارزونتر از همه بود.
برای بیرون از شهر – مثلا اسکله کندالو که صبح زود میخواستم برم به تاکسی بیسیم ۱۸۰۰ زنگ زدم.
اگه اینم ماشین نداشت میتونید به ۱۸۱۰ زنگ بزنید.
قشم، ۱۸ تا تاکسی تلفنی داره … خلاصه که ماشین هست!
نتیجه اخلاقی: برنامهریزی کنید جاهای نزدیک بهم رو تو یه روز ببینید و محل اقامتتون رو هم نزدیک همونجاها بگیرید.
غذاهای محلی قشم
من قبل از سفرم درباره غذاها و رستورانهای قشم کلی سرچ + رویاپردازی کرده بودم.
ولی مثل همیشه به این نتیجه رسیدم که زندگی اون چیزیه که اتفاق میوفته، وقتی سخت مشغول برنامهریزی چیزای دیگهای.
ماهی و میگو
بهترین ماهیای که من خوردم ماهی سُرخو بود، تو روستایی که منتهی میشد به چاهکوه.
البته که هنوز ماهی دریاچه زریوار کردستان، با اختلاف صدرنشینه.
اگه اهل غذای تند هستید بهشون بگید که در مقوله فلفل و ادویه شما رو همشهری فرض کنن!
چون با تصور اینکه تهرانیا/شهرستانیا غذای تند نمیخورن، به غذاتون فلفلی نمیزنن.
میگو هم خوب بود اما نه به اندازه ماهی.
کوسه
و اماااا … معرفی میکنم: پودِنی یا پودینی کولی (کوسه)
این غذا حکم سوخت جت رو داره و بهتره آخر شب نخوریدش.
خواب براتون نمیذاره.
کولی رو تو رستوران خاله امتحان کردم.
باید معروفترین غذاخوری شهر قشم باشه.
ساندویچ میگو و سمبوسه سبزیجاتش هم عالی بود.
جای دیگهای که ماهی خوردم، روستای سهیلی بود.
تو یه خونه محلی که رستوران و اقامتگاه شده بود.
ماهی شیر سفارش دادم.
سرخ شده بود و یکم بوی ماهی میداد!
توموشی و چای کَرَک
نون تُمُشی رو، هم تو قشم امتحان کردم هم تو هنگام.
تو قشم رفتم کافه رستوران ریوگ [Rioug] و چند جور تموشی رو بررسی کردم!
از همه بهتر اما تموشی مَهیاوه بود با سس ماهی لذیذی که اصلا بو و مزه ماهی نمیداد.
جای دیگهای که امتحان کردم بازار محلی هنگام بود.
تفاوتی از نظر مزه نداشتن ولی اونجا بود که فهمیدم تموشی سوراغ هم خیلی خوشمزه است.
اسمش احساس خوشمزگی نمیده اما خودش چرا.
تموشی رو میتونید با قهوه اسپرسو، چای کَرَک یا دمنوش زنجبیل امتحان کنید.
چای کرک مثل شیرچاییه و زنجبیل و رازیانه و … داره.
نون سرخ یا نون شیرین
این صوبونه هرمزی – که میراثی از پاکستان و هند رو هم با خود داره – سبک بود و با چای کرک خیلی خیلی چسبید.
لابستر (شاه میگو)
اگه فک میکنین میرید قشم و صبح و ظهر و شب لابسترِ درسته و ازون صدفای مستربین میخورید … متاسفم که بگم قشم رو با سواحل مدیترانه اشتباه گرفتید!
تو قشم تقریبا همه چیو با کلی روغن و رب و پیاز سرخ میکنن، مگه خلافش ثابت شه!
و اینکه لابستر و صدف کم گیر میاد.
بعضیا میگفتن فصل صیدشون نیست و بعضیا هم گفتن چون خیلی گرونه رستورانا نمیخرن و کسیام سفارش نمیده!
خلاصه این سوپ که شاه میگو رو توش رنده کرده بودن تو رستوران سی-رول نصیبم شد.
خوراک صدف
واقعیتگریزی باعث شد شانسم رو با خوراک صدف هم امتحان کنم.
ولی بازم خرد شده و سرخ شده در رب و روغن و پیاز از کار درومد.
دوپیازهای بسیار سنگین که تفاوتش رو با بندری نمیفهمیدی.
قلیه ماهی
رستوران گلدن فود درگهان بجاش هم فضای خوبی داشت و هم غذای خوبی.
و هم ترشی انبهای … !
احتمالا از هر کسی تو درگهان آدرس رستوران بخواید اینجا رو معرفی میکنه.
کافه باکلاس!
روز پنجم برای تنوع رفتم کافه ویستا.
و صد البته که شیک قهوه تو اون هوای سرد یک انتخاب کاملا اشتباه بود.
میوههای استوایی
انقدری که من با پشتکار دنبال میوههای عجیب غریب قشم بودم، فروشندههاش نبودن.
بعد از کرونا و گرونی و بسته شدن گمرک و نوسانات ارز و … کلی بلایای طبیعی و انسانی دیگه، میوههای استوایی نایاب شده بودن.
بعضی از بومیها میگفتن میوههای گرمسیری، عید بیشتر گیر میاد.
خلاصه اگه بهار بود و قشم بودید … [به شکوفهها، به باران، …] سراغ وانتهای میوهفروشی که ورودی درگهان و آخر روستای هُلور وایمیسن رو بگیرید.
نتیجه اخلاقی: در قشم بخاطر نوع غذا و طبخشون و همینطور فعالیت زیاد، بدنتون آب از دست میده. سبزیجات و میوه رو تو برنامه بگنجونید. و البته طبخ ماهی و … رو قبل از سفارش بپرسید!
▪️ آب و هوای قشم
هوای قشم برخلاف تصور عموم، سرد بود!
صبح و شب باد میومد و تنها زمانی که میتونستی از گرما لذت ببری ظهر بود.
اگه دی و بهمن سفر میکنید حتماااا لباسهای پاییزی بردارید: بادگیر کلاهدار و … .
مخصوصا تو قایق – موقع رفتن به هنگام – و تو سهچرخه (برای گشت جزیره هرمز) لباس گرم و کلاه ضروریه.
نتیجه اخلاقی: چمدونتون رو تابستونی نبندید.
▪️ خرید در قشم
خرید درمانی رو بدون تردید به پکیج قشم اضافه کنید.
البته اتفاقات اخیر – اقتصادی، سیاسی، کرونا و … – تجارت در قشم رو دچار سکته کرده.
اما بازم میتونید خوب خرید کنید.
مراکز خرید در شهر قشم سیتی سنترها هستن و چند تا دیگه.
ولی بنظر من همین دو تا ام جواب میده.
سیتی سنتر ۱ و ۲ قشم با یه تونل رنگی بهم مرتبطن.
درگهان – شهر نزدیک قشم – یه جاییه مثه بازار بزرگ و اطراف و اکنافش.
قیمتا پایینه و گاهی کیفیت هم میتونه به همون نسبت پایین باشه.
نتیجه اخلاقی: اگه وقت و حوصله ندارید ولی پول دارید برید سیتیسنتر، اگه وقت و حوصله دارید و پول ندارید برید درگهان.
▪️ بهترین زمان سفر به قشم
بهترین فصل برای سفر به قشم بستگی به این داره که از چی بیشتر کلافه بشین.
هوای گرم یا شلوغی؟
اگه خلوتی براتون مهمه، دی ماه از بهمن و اسفند بهتره چون فصل امتحاناست.
و نوروز از همه بدتره.
به قول خودشون جزیره میره زیر آب انقد مسافر میاد – یا حداقل میومده.
از نظر خنکی، تو آبان و آذر تا فروردین، گرمای طاقتفرسای قشم جاشو به درجات مختلفی از خنکی میده.
فصل زمستون مشخصا خیلی خنک و گاهی سرده.
نتیجه اخلاقی: دی تا فروردین، خنکترین هوا و شلوغترین حالت جزیره قشمه.
ببینید گرما رو راحتتر تحمل میکنید یا آدما رو!
اگه به سفر علاقمند هستین، راهنمای سفر به کردستان و یزد و چابهار رو هم ببینید.
_________ نوبت شماست _________
تجربیات و نظرات شما میتونه به دیگران کمک کنه :)
خيلى قشنگ بودن عكس ها توضيحات هم عاالى، فك كنم نظرم در مورد غذاهاى درياييشون عوض شد، حتما ميرم. مرررسى
سلام، ممنون از شما :)