چابهار تجربه متفاوتی بود.

انقدر متفاوت،

که وقتی برگشتم تهران،

حس می‌کردم یه کشور دیگه بودم.

سفر من ۲۳ تا ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ بود.

هر سه شب رو هتل آذین چابهار موندم،

و تقریبا تمام دیدنیهای سواحل مکران رو دیدم.

تو این پست درباره:

  • جاهای دیدنی بلوچستان
  • اقامت و هتل در چابهار
  • غذا و رستوران در بلوچستان
  • آب و هوا و فصل مناسب سفر
  • محلی‌ها و امنیت و بهداشت
  • رفت و آمد در چابهار
  • خرید و سوغات بلوچ

می خونید و عکس‌ها و کلیپ‌های بیشتر رو می تونید،

در صفحه اینستاگرام زندگی با خانوم میم ببینید.

 

جاهای دیدنی چابهار

دیدنی‌های بلوچستان پراکنده بود و فرصت کوتاه.

برای همین یه روز کامل چابهار موندم،

یه روز رو برای دیدن شرق بلوچستان گذاشتم،

و یه روز رو هم برای غربش.

 

دید‌نی‌های شرق چابهار

دریاچه صورتی لیپار

از چابهار تا این دریاچه حدود نیم ساعت راهه.

دریاچه لیپار قبلا قرمز-صورتی بوده.

بنظر من اما طوسی بنفش کمرنگ اومد.

اونم فقط از دور.

دریاچه لیپار بلوچستان چابهار

از نزدیک، همه‌ چیزش مثل دریاچه‌های دیگه بود.

به جز صنایع دستی دور و برش.

بازارچه اطراف دریاچه معرکه است.

بازارچه صنایع دستی بلوچ اطراف دریاچه صورتی لیپار چابهار

رشته کوه‌های مریخی

حدود ۴۰ دقیقه که از چابهار دور می‌شید،

کوه‌های مریخی خودشونو نشون میدن.

اول هیجان‌زده میشید که،

عااااا کوهای مریــــــــــــخـــــــــــــی!!!

اما جلوتر می‌فهمید تنها کوهایی که اونجا درمیاد، مریخیه.

کوه های مریخی چابهار بلوچستان

یکی دو تا از رشته کوه‌های مریخی،

مسیر خاکی ماشین‌رو دارن،

و میبرن‌تون وسط سکوتی،

که فقط تو جنوب شنیده میشه.

کوههای مریخی بلوچستان

راه‌رفتن روی گِل‌های خشک اونجا،

که عین شکلات تخم‌مرغ شانسی ترک میخورن،

قطعا اثــــــرات درمـــــــــــــــــــــــــــــــانی داره.

 

اسکله بریس چابهار

اسکله بریس یکساعت بعد از چابهاره.

اسکله بریس چابهار بلوچستان

که با آرامشی دعوت‌کننده‌ منتظرتونه.

بندر گواتر

حدود ۲ ساعت که به سمت شرق برید،

می‌رسید به خلیــــــــــــــجی،

که تمام آرامش دریای عمان رو تو خودش جا داده.

بندر گواتر چابهار بلوچستان

گواتر صفر مرزی ایران و پاکستانه.

هیچ‌ کجای بلوچستان منو انقدر درگیر خودش نکرد.

اصن انگار یه چیزی تو نقاط مرزی هست،

که هیــــــــــــــــــــــــــــــچ جای دیگه نیست.

درباره گردنه تَته،

صفر مرزی کردستان ایران و عراق،

اینـــــــــــــــــــــــــــجا بخــــــــــــــــــــــــونید.

 

دید‌نی‌های غرب چابهار

گِـــــــــــــل‌افــــــــــــشان

این باتلاق نقره‌ای، یه تپه کوچیکه.

پدیده گلفشان بلوچستان ایران

و فاصله‌اش از چابهار حدود یکساعت و نیمه.

باتلاق گلفشان چابهار بلوچستان

محلی‌ها میگن گل گوگردیش،

برای پوست و پادرد خیلی مفیده.

باتلاق گلفشان چابهار بلوچستان ایران

خودشون از گل این باتلاق، کار دستی می‌سازن و میفروشن.

کار دستی بلوچ

ساحل درَک بلوچستان

درک، تلاقی کویر و دریاست.

ساحل درک چابهار بلوچستان

و نقطه عطفش، تک درخت نخلیه که دیگه نیست.

متاسفانه چند نفر شبونه،

با اره برقی درخت رو قطع کردن.

و من هنوز فکر می‌کنم اینایی که،

با یه درخت نخل تنها اینجوری می‌کنن،

با خودشونو آدمای دیگه چیکار می‌کنن … .

راستی ساحل درک پر از صدف و سنگ و آرامشه.

 

مزارع موز زرآباد

موزای بلوچستان،

طعم و ظاهر متمایزی دارن،

و فقط تو شهر زرآباد کشت میشن.

مزرعه موز زرآباد بلوچستان

پاپایا هم یه میوه استواییه،

که انگار بلوچ‌ها زیاد بهش علاقه‌ای ندارن،

برعکـــــــــــس مـــــــــــــن!

تقریبا یکساعت پُرسون پُرسون،

دنبالش گشتـــــــــــــــــیم.

نتیجه: چند عدد پاپایای کال در ارتفاعی ناممکن.

درخت پاپایا میوه استوایی بلوچستان

ساحل نورانی تَنگ

این ساحل نورانی پدیده‌ فوق‌العاده‌ایه،

ولی فقط یکی دو ماه در سال اتفاق میوفته:

دی و بهمن و شاید اوایل اسفند.

قبل از رفتن، حتما از محلی‌ها دربارش بپرسید.

به سفر من که قدر نــــــــــــداد.

 

رفت و آمد در بلوچستان

تردد در چابهار مثل قشم چالش برانگیزه.

مسافت‌ها طولانی و هزینه‌ها بالاست.

برای تردد داخل و خارج چابهار می‌تونید،

به تاکسی تلفنی ۱۸۱۱ و ۱۸۳۲ زنگ بزنید.

تاکسی اینترنتی هم هست،

اما کـــــــــــــم است!

 

آب و هوای بلوچستان

قاعدتا چابهار باید،

جایی باشه با چهار بهار.

در واقعیت اما،

بهار و پاییزی گرم،

تابستانی طاقت‌فرسا،

و زمستانی نسبتا مطبوع داره.

مرد ماهیگیر در ساحل دریابزرگ چابهار بلوچستان

بهترین زمان سفر به چابهار و بلوچستان،

دی و بهمن تا نیمه اسفنده.

آخرای اسفند، روزها شرجی میشه و آفتاب تند.

در عوض، شب انقدر خنک و ملایمه،

که گرمای روز رو از یاد میبره.

پشه‌هاش اما بیرحمن.

مخصوصا تو ساحل.

پماد قبل و بعد پشه بزنید.

 

رستوران و غذا در چابهار

بلوچستان امکانات کمی برای پذیرایی از مسافر داره.

تعداد غذاخوری‌ها و کیفیت‌شون پایینه.

تنها گزینه برای منی که گیاه‌خوار هستم،

غـــــــــــــــــــــــــذای دریـــــــــــایی بود.

چیزایی که باید درباره گیاه‌خوار شدن بدونید رو،

اینجا بخــــــــــــــــــونید یا اینجا ببیــــــــــــــــنید.

 

رستوران خلیج چابهار

معروف‌ترین رستوران شهر چابهار،

یه گلخونه-رستوران لب دریاست.

سرویس دهی و کیفیت متوسطی داره.

خوراک خرچنگ و غذای دریایی چابهار بلوچستان

ماکالانژ چابهار

این کافه رستوران، در تفریحگاه ساحلی لیپاره.

میگو سوخاری ماکالانژ چابهار بلوچستان

ماکالانژ رو دوست داشتم.

قشنگ بود.

حتی پشه‌ها هم نتونستن قشنگیش رو ضایع کنن.

کافه رستوران ماکالانژ چابهار

کافه آسکو

اگه دلتون یه کافه شهری خواست،

که قهوه و چایی و کیک گردویی داشته باشه،

برید کافه آسکو.

این کافه کنار یه کارواشه،

که صدای موسیقی بلوچی ماشین‌هاش،

ترکیب جالبی رو بوجود میاره.

 

صبحانه بلوچی

غذاهای بلوچی تاثیر‌پذیرفته از پاکستان و هند و افغانستانه.

این تاثیر پذیری در ترکیب پَراته،

با کابلی و چای کرَک به حد اعلا می‌رسه.

صبحانه بلوچی نان پراته و کابلی

پراته یه جور نون سنتی پاکستانیه،

که با آب و نمک و روغن و آرد درست میشه.

کابلی هم نوعی خوراک افغانهٖ،

مثل سوپ نخود که گوجه و ادویه مخصوص و گشنیز داره.

چای کرک هم ترکیب شیر و چای و هل و ادویه است.

 

پ.ن حساسیت‌های بهداشتی‌تون رو بذارین تو شهر خودتون بعد برید بلوچستان :)‌

 

غذاخوری‌‌های بین راه

هر چی از چابهار دورتر برید،

کــــــــــــــم‌توقع‌تر میشید.

غذاخوری‌ها کم و دورن.

که اونم خونه‌های روستایی هستن.‌

فقط هم یه نوع غذا دارن: پلو با ماهی.

غذای سنتی چابهار بلوچستان

موقع حرکت از چابهار آب و آذوقه بردارید.

حتی فلاسک چای اونجا تبدیل به یک ضرورت میشه.

مسافت‌ها طــــــــــــــــــــــولانیه،

و خبری از کافه رستوران بین راه نیست.

اگه ســـــــــــــــــــــــــــــــماوری دیدید،

مطمئن باشید آب نارنجی بلوچستان توش میجوشه.

فلاســـــــــــــــــــــک‌تون رو می‌تونید،

از مراکز خرید منطقه آزاد چابهار تهیه کنید.

 

میوه‌های استوایی

میوه‌های بلوچستان متفاوتن.

مثل همه چیزای دیگه‌اش.

کُــــــــــــــنار و عنـــــــــــــاب داره،

که – به ترتیب – مزه ازگیل و سیب میدن‌.

موز زرآباد هم که عمیــــــــــــــــــــقا موزه.

همینطور، طالبی‌های یه نفره‌‌ای که،

عطرشـــــــــون همه جا رو پر میکنه.

میوه‌ها رو می‌تونید از چرخ دستی‌های بازار بَلوک‌ها،

که درباره‌اش تو همین پست حرف میزنیم، تهیه‌ کنید.

 

اقامت و هتل چابهار

هتل‌های چابهار به تعداد انگشتای یه دست نمیرسن.

چیزی هم به اسم اقامتگاه بوم‌گردی نداشت.

حداقل وقتی سال ۱۴۰۰ ای که من رفتم.

برای انتخاب هتل به شمارش ستاره‌ها اکتفا نکنید.

و حتما نظرات مسافرای قبلی رو بخونید.

هتل آذین با اینکه سه ستاره بود،

بهترین نظرات رو از مهمونا گرفته بود.

برای منم تجربه خوبی بود.

 

خرید در چابهار

شهر چابهار منطقه آزاده و میشه خریدای ارزون کرد.

خرید پوشاک اما ناامید‌کننده است.

شاید واسه اینه که بلوچ‌ها سبک پوشش خودشون رو دارن.

مردها پیراهن نخی بلند و شلوار همرنگ می‌پوشن،

و زنها، لبــــــــاس‌های کار شده و رنگارنگ.

در نتیجه، پوشش شهری چندان طرفدار نداره.

اما برای خرید لوازم منزل و آشپزخانه،

و لوازم بهداشتی – آرایشی می‌تونه خوب باشه.

البته اگه اصل بودن براتون مهم نیست.

ساعت کاری مراکز خرید چابهار ۵ عصر تا ۱۰ شبه.

 

بازار بَلوک

بازار سنتی چابهار رو به اسمای مختلفی می‌شناسن:

فجر، بَلوکان، دکه‌ها، بازار زنان یا مادربزرگان.

بازار سنتی چابهار

پُره از ادویه و رنگ و عود و عطرایی که،

حتی از زیر ماسک هم مشام‌تون رو پر میکنه.

انواع چای طبیعی و ادویه‌جات فوق‌العاده رو،

میشه از منطقه آزاد و بازار بَلوک تهیه کرد.

راستی موقع کرونا، کلا دو نفر تو چابهار ماسک زده بودن،

یکیش من بودم!

 

بلوچستان چقدر امنه؟

بلوچ‌ها مردمانی بی آزار، آروم و مهربونن.

چابهار و اطرافش، حتی برای من که یه دختر تنها بودم جای خیلی امنی بود.

اگه به سفر علاقمند هستین،

راهنمای سفر به شهرهای دیگه رو اینجا ببینید.

 

_________ نوبت شماست _________

تجربیات و نظرات‌ شما می‌تونه به دیگران کمک کنه :)‌