همه ما دکمه دیوونگی داریم.
گاهی با همسر یا دوستمون مسابقه داد زدن راه میندازیم.
حتی ممکنه خیلی از مسائل عاطفی گذشتهمون رو حل نکرده باشیم.
شاید فکر کنید کسی جایی هست که هیچکدوم از اینا رو نداره.
و اگه باهاش ازدواج کنیم حتما خوشبخت میشیم.
در این قسمت از آزمایشگاه عشق، این باورهای غلط رو بر اساس نتایج چند دهه مطالعات زوجدرمانی رد میکنیم.
اگه نمیدونید آزمایشگاه عشق کجاست، اینجا رو ببینید.
چاخان اول : دعواهای پرسروصدا به رابطه آسیب میزنن.
شاید رایجترین باور اشتباه این باشه که اگه یاد بگیریم با همسرمون درست دعوا کنیم، اختلافمون حل میشه و رابطه عاشقانه و پایداری خواهیم داشت.
خیلی از مشاورا هم میگن باید یاد بگیریم چطوری ارتباط بهتر برقرار کنیم و درست communicate کنیم.
بیشتر زوجای مشکلدار، وقتی دچار اختلاف میشن، سعی میکنن حتما دعوا رو ببرن:
- روی احساسات جریحهدار شدشون تمرکز میکنن.
- میخوان ثابت کنن خودشون راست میگن و اون یکی غلط.
- یا اینکه اصلا خودشون رو بیتفاوت نشون میدن.
اینطوری جریان ارتباطی کلا مختل میشه.
تو این شرایط منطقیه که فکر کنیم، اگه طرفین آروم و دوستانه حرفای هم رو بشنون، میتونن به یه راهحلی برسن و آرامش رو به رابطهشون برگردونن.
گوش دادن فعال
رایجترین تکنیک حل اختلاف زوجهای آشفته active listening یا گوش دادن فعاله.
مثلا مریم عصبانیه؛ بخاطر اینکه شوهرش – محمد – شبا تا دیروقت کار میکنه.
زوجدرمانگر از مریم میخواد که روی احساسات خودش تمرکز کنه. یعنی به جای اینکه بگه: محمد تو منو عصبانی میکنی. بگه من عصبانیام.
مریم باید بجای اینکه دائم به محمد اتهام بزنه، درباره احساسات خودش صحبت کنه.
یا مثلا بجای اینکه بگه: خیلی خودخواهانه است که همیشه تا دیروقت کار کنی و توقع داشته باشی تنهایی از بچهها مراقبت کنم؛
بگه: اینکه هر شب تا دیروقت با بچهها تنها میمونم و تو سر کاری، ناراحتم.
از محمد هم خواسته میشه که حرفای مریم رو اونطور که فهمیده بازگو کنه؛ و مطمئن بشه احساس و محتوای پیام مریم رو درست متوجه شده.
اینطوری نشون میده فعالانه به حرفای مریم گوش کرده.
محمد باید به احساسات مریم حق بده و باهاش همدلی کنه؛ حتی اگه دیدگاهشون با هم یکی نیست.
مثلا بهش بگه: من بهت حق میدم که برات سخت باشه وقتی من تا دیروقت سرکارم، تنهایی از بچهها مواظبت کنی.
در واقع محمد نباید جلوی مریم موضع بگیره و از خودش دفاع کنه.
‘حرفتو میفهمم’ یکی از عباراتیه که در این تکنیک زیاد استفاده میشه.
پس زوج با دیدن مشکل از زاویه دید همدیگه، قراره بتونن بدون عصبانیت مشکلشون رو حل کنن.
انتظار میره این روش، برای حل هر اختلافی هم جواب بده؛ چه اختلاف سر لیست خرید باشه، چه راجعبه برنامههای بلندمدت زندگی مشترکشون – مثلا بچهدار شدن.
این تکنیک اصلا از کجا اومد؟
پیشگامان زوجدرمانی، این روش رو از کارهای رواندرمانگر برجسته – کارل راجرز گرفتن.
شاه کلید این روش درمانی، پذیرش و رفتارهای غیرقضاوتگرایانه نسبت به همه افکار و احساست مراجع است.
مثلا اگه مراجع به درمانگرش میگه: من ازین پتیاره غرغرو متنفرم!
درمانگر سری تکون میده و مثلا میگه: میفهمم زنت غر میزنه و تو ازین کار متنفری.
هدف اینه که یک فضای همدلانه ایجاد بشه تا بیمار برای کندوکاو احساسات و افکارش حس امنیت داشته باشه؛ و اونها رو با درمانگر در میون بگذاره.
ازدواج هم در حالت ایدئالش قراره رابطهای باشه که آدما توش احساس کنن میتونن خودشون باشن.
پس منطقی بنظر میاد که به زوجها آموزش بدیم پذیرش نامشروط نسبت به هم داشته باشن.
وقتی طرفین نسبت به هم ابراز همدلی میکنن حل اختلاف هم باید آسونتر باشه.
خب پس مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست که این روش جواب نمیده! تحقیقات زوجدرمانی نشون دادن حتی بعد از بکارگیری تکنیکهای گوش دادن فعال هم، زوجها همچنان آشفته بودن.
اونایی هم که مشکلشون با این تکنیک رفع شده بود در کمتر از یکسال، دوباره به مشکل خوردن. در واقع زوجدرمانیای که روی حل اختلاف متمرکز باشه، تا ۶۵ درصد احتمال شکست داره.
پس فقط ۳۵ درصد زوجهایی که این روش درمانی رو امتحان میکنن، تغییرات مثبت قابلتوجه رو در سال اول بعد از درمان تجربه میکنن.
سال بعدش، این رقم به ۱۸ درصد کاهش پیدا میکنه. گاتمن میگه در دراز مدت مشکل بیشتر زوجها با رویکردهای رایج زوجدرمانی حل نمیشه.
البته فهمیدنش سخت نیست که چرا گوش دادن فعال اغلب شکست میخوره.
در مثال قبلی، محمد ممکنه خیلی سعی کنه گلایههای مریم رو “فعالانه” بشنوه. اما اون درمانگر مریم نیست که غرولندای مراجعش رو درباره شخص سومی گوش کنه.
کسی که مریم داره پشت همه اون “من حس میکنم …” ها خراب میکنه محمده!
گاتمن میگه بعضی آدما میتونن با انتقادها، بزرگوارانه برخورد کنن … مثلا دالایی لاما، پیشوای بودایی تبت. اما بعیده که شما یا همسرتون با دالایی لاما ازدواج کرده باشید!
همینطور گاتمن معتقده توقع انجام گوش دادن فعال در زوجهای مشکلدار، مثل ژیمناستیک عاطفی در حد المپیکه! در حالیکه رابطهاشون بزور میتونه حتی راه بره.
البته توصیه میشه اگه تایید و گوش دادن فعال کمک میکنه حل اختلاف برای شما و همسرتون راحتتر بشه، حتما اینکار رو انجام بدید.
قطعا مواردی هست که این روش جواب میده. اما اشکالش اینه که حتی اگه دعواهاتون رو بهتر یا کمتر کنه، به تنهایی نمیتونه ازدواجتون رو نجات بده.
خلاصه اینکه گاتمن از بررسی ۶۵۰ زوج و دنبال کردن رابطهشون طی ۱۴ سال نتیجه گرفت:
حل اختلاف بهتنهایی باعث حفظ یک ازدواج نمیشه.
جالبتر اینکه بعضی پژوهشها نشون دادن زوجهای راضی، بندرت کارایی شبیه به گوش دادن فعال رو موقع دعوا انجام میدن.
چاخان دوم – آدمایی که مشکلات عاطفی دارن بدرد ازدواج نمیخورن.
ممکنه فکر کنید مسائل روانی نمیذاره ازدواج دوام پیدا کنه. اما تحقیقات، رابطه معنیداری بین مسائل رایج روانی و شکست در عشق پیدا نکردن.
دلیلش مشخصه: همه ما دکمه دیوونگی داریم! یعنی موضوعاتی هستن که نمیتونیم درموردشون منطقی برخورد کنیم. اما این لزوما ازدواجمون رو خراب نمیکنه.
کلید یک ازدواج خوب، داشتن شخصیت ‘نرمال’ نیست؛ بلکه پیدا کردن کسیه که باهاش جفت بشید.
مثلا سامان، از اینکه براش رییسبازی دربیارن متنفره. در روانشناسی به این میگیم مشکل داشتن با مراجع قدرت.
اگه سامان با زنی قدرتطلب ازدواج میکرد فاجعه بود. هی میخواست بهش بگه چیکار کنه یا نکنه.
در عوض، با شیما ازدواج کرده که مثل یک شریک باهاش رفتار میکنه. الان ده ساله که خوشحال در کنار همدیگن.
این مورد رو با زوج دیگهای که به مشکل خوردن مقایسه کنید.
سهیلا، ترس عمیق و شدیدی از رهاشدن داره بخاطر اینکه وقتی کوچیک بوده، پدر و مادرش از هم طلاق میگیرن.
شوهرش – مرتضی – که جونش برای سهیلا در میره، مرد جذاب و زنپسندیه که خیلی تابلو تو مهمونیا با زنهای دیگه خوشوبش میکنه.
وقتی سهیلا شاکی میشه، مرتضی میگه من ۱۰۰ درصد به تو متعهدم. انقدر خشک نباش بذا حال کنیم!
ولی احساس ترس سهیلا و اصرار مرتضی به ادامه رفتارش، منجر به جداییشون و نهایتا طلاق میشه.
گاتمن معتقده مشکلات روانشناختی و شخصیتی لزوما باعث خراب شدن ازدواج نمیشن. چیزی که مهمه اینه که چطور با این مسائل کنار میاید.
اگه از پس ویژگیهای عجیب و غریب شخصیتی همدیگه با محبت و احترام و توجه بربیاید، رابطه میتونه رشد کنه.
چاخان سوم – علایق مشترک کنار هم نگهتون میداره.
بستگی به این داره که موقع دنبال کردن این علائق چطوری با هم رفتار میکنید.
مثلا زوجی که عاشق قایقسواری هستن. با خوبی و خوشی میرن سوار قایق میشن، پارو میزنن و میگن و میخندن.
این علاقه مشترک به قایقسواری باعث عمیقتر شدن رابطهشون میشه.
اما زوج دیگهای که همونقدر قایقسواری رو دوست دارن، هی به هم میپرن و بیاحترامی میکنن.
یکی به اون یکی میگه: این چه وضع پارو زدنه احمق!
یا زمانشون به سکوتهای آزاردهنده میگذره.
در همچین شرایطی سخته که فکر کنیم دنبال کردن علائق مشترک به نفع رابطه است.
چاخان چهارم – تو پشت منو بخارون و من پشت تو رو.
بعضی تحقیقات بر این باورن که فرق ازدواجهای خوب در اینه که طرفین رفتارهای مثبت همدیگه رو پاسخ میدن. یعنی لبخند رو با لبخند جواب میدن، بوسه رو با بوسه.
وقتی کسی تو کارای روزمره به اون یکی کمک میکنه، طرف مقابل جبران میکنه. یعنی بینشون توافق نانوشتهای وجود داره برای برگردوندن و جبران هر حرف و رفتار مثبت.
در رابطههای بد این توافق، شکسته شده و جای همه چیز رو خشم و دلخوری گرفته. پس یادآوری این عهد نانوشته، باید بتونه رابطه رو ترمیم کنه.
اما واقعیت اینه که فقط بین زوجهای ناراضی، قاعده ‘این در ازای آن’ برقراره؛و دو طرف احساس میکنن باید حساب اینکه کی واسه اون یکی چیکار کرده رو نگه دارن.
زوجهای راضی دنبال این نیستن که ببینن، ظرفا در ازای پختن غذا، شسته میشه یا نه.
اگه میبینید تو چیزی دارید امتیازبندی میکنید، این نشون میده که رابطهتون در اون زمینه دچار تنشه.
چاخان پنجم – بحث نکردن رابطهتون رو خراب میکنه.
“هر چی ناراحتت میکنه رو بگو” نگرش بسیار رایجیه. اما صداقت برای همه رابطهها خوب نیست.
بسیاری از رابطههای طولانی، برای این دوام میارن که بعضی چیزایی رو میزنن زیر فرش، مثل ماهرخ و هاشم!
وقتی هاشم از دست ماهرخ ناراحته، میشینه تو اینترنت سریال میبینه. وقتی ماهرخ عصبانیه، میره مرکز خرید!
بعدا که دوباره کنار هم قرار گرفتن، یه جوری رفتار میکنن که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده.
هیچوقت تو چهل سالی که با هم زندگی کردن نشستن ‘درباره’ رابطه حرف بزنن. هر دو هم از زندگیشون راضیان و همدیگه رو دوست دارن.
روش زوجها در حل کردن اختلاف با هم فرق میکنه:
- بعضیا به هر قیمتی میخوان دعوا نکنن.
- بعضی دیگه تا میتونن جروبحث میکنن.
- یه سریا هم هستن که میتونن بدون دادوبیداد درباره تفاوتهاشون حرف بزنن و به نتیجه برسن.
لزوما هیچ روشی بهتر از اون یکی نیست، البته تا جایی که برای هر دو نفر جواب بده.
مشکل اونجایی پیش میاد که یکی میخواد مشکل رو با حرف زدن حل کنه و اون یکی ترجیح میده بره بیرون هوا بخوره!
چاخان ششم – خیانت ریشه طلاقه.
گاتمن میگه معمولا برعکسه. این مشکلاته که یکی یا هر دو طرف رو بسمت طلاق و یا خیانت میبره.
درمانگران و پژوهشگرانی که روی روابط فرازناشویی کار میکنن، میدونن که دلیل خیانت لزوما نیاز جنسی نیست.
بلکه نیاز به دوستی، پذیرش، حمایت، فهمیده شدن، احترام، توجه و مراقبته. چیزایی که قرار بوده ازدواج به فرد بده.
خیلی از نظرسنجیهای بعد از طلاق نشون دادن که بیشتر زوجها به این خاطر از هم جدا شدن که:
- به مرور از هم دور شدن و دیگه صمیمی نبودن.
- احساس دوست داشته شدن نمیکردن.
- طرف قدرشون رو نمیدونسته.
چاخان هفتم – مردها به لحاظ بدنی برای ازدواج ساخته نشدن.
در ادامه باور اشتباه قبلی، گفته میشه مردها ذاتا تنوع طلبن و مناسب تکهمسری نیستن.
استدلالش اینه که قانون جنگل هم همینطوره. موجود نر تلاش میکنه هر چه بیشتر زاد و ولد کنه، برای همین وفاداری به یک جفت براش غیر ممکنه.
اما موجود ماده برای مراقبت از بچهها، دنبال جفتی میگرده که بتونه خودش و بچهها رو تامین کنه.
گاتمن میگه قانون جنگل هر چی که هست باشه، خیانت بیشتر از جنسیت به موقعیت آدمها بستگی داره.
الان که زنها میتونن بیرون خونه کار کنن، تفاوتی از نظر روابط خارج از ازدواج بین زن و مرد نیست.
چاخان هشتم – مردا و زنها از دو سیاره متفاوت اومدن.
کتابهای پرفروشی مثل مردان مریخی، زنان ونوسی میگن زنها و مردها با هم کنار نمیان.
چون انقدر با هم فرق دارن که انگار از دو تا سیاره مختلف اومدن.
با اینحال، ازدواجهای موفق بین همین موجودات فضایی اتفاق افتاده، مگه نه!؟
گاتمن میگه تفاوتهای جنسیتی ممکنه مشکلات زناشویی رو بیشتر کنه، اما باعث بوجود اومدنشون نمیشن.
رضایت جنسی و عاطفی، شور و اشتیاق در ازدواج – چه برای زنها چه مردها به کیفیت دوستیشون بستگی داره.
پس مردها و زنها از یک سیاره اومدن.
البته گاتمن نمیخواد بگه ازدواج آسونه. بلکه معتقده نگه داشتن یک رابطه بلند مدت، هم جسارت میخواد، هم مداومت.
اما وقتی بفهمید بطور کلی چی باعث میشه یه رابطه خوب جلو بره؛ محافظت از رابطه خودتون خیلی راحتتر میشه.
در قسمت بعدی آزمایشگاه عشق میخواییم ببینیم میشه هم دوست بود هم زن و شوهر؟!
ــــــــــــــــــــــــــ نوبت شماست ــــــــــــــــــــــــــ
شما کدومیک از چاخانایی که گفته شد رو باور کرده بودین؟
بنظرتون چی باعث میشه اختلافات زن و شوهرا حل نشه؟
تجربه و نظرتون رو در قسمت نظرات با بقیه درمیون بگذارید.
ثبت ديدگاه